به نام بخشنده دادگر

شعری از یوسف رحیمی

امام مهدی عجل‌الله

دلگیرم از زمانه، بیا مهربان من

بر لب رسیده از غم ایّام جان من
 

 دنیا مرا به بند اسارت کشیده است

رنگ قفس شده، همه‌ی آسمان من
 

 عمرم به سر شد و نشدم، آن‌چه خواستی

باران شرم، می‌چکد از دیدگان من

ادامه مطلب

ای مفرد مذکر غایب فدای تو

طلای معرفت وجود غایب از دیده‌ها؟

خداشناسی و وصف امیدواری به خدا

من  ,مرا ,سر ,نشدم، ,آن‌چه ,شده، ,شد و ,سر شد ,و نشدم، ,نشدم، آن‌چه ,خواستی باران

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زندگی ایده آل عقاب ویندوز سندباکس کمپ طاقــت مـداد سفید خرید سرور اچ پی معرفی الگوریتم‌های گوگل زیر و بم کمد بایگانی ریلی معرفی تورهای مختلف